هفته 28

سلام عشق مامان وبابا

الهی قربون اون قل خوردن ولگد زدنات بشم مامــــــــــــــانی خیلی پسر خوب وحرف گوش کنی هستی خدا کنه سالم دنیا بیای....

هروقت که سرکار خسته میشم واز تو هیچ خبری نیست دستمو میزارم روی تو تو هم دقیقا تو همون لحظه یه لگد میزنی وکل خستگیمو ازم میگیری نفسم من وبابایی خیلی دوست داریم


تاریخ : 15 خرداد 1394 - 22:09 | توسط : محبوبه | بازدید : 754 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

جنسیت نی نی

26اسفند 93واسه من بابایی بهترین روز شد.....ماامروز به اتفاق مامان جون رفتیم سونو گرافی /دکتر صالح/

خیلی استرس داشتم ومن وبابایی هردومون دل تو دلمون نبود....بالاخره نوبت ماشد اما از بد روزگار گفتن فقط یه همراهی وچون مامان جون همراهمون بود بابایی گفت :(باشه من میمونم شما برین...هنوزم که هنوزه دلم واسه بابایی میسوزه ومیگم ای کاش مامان جونو خبر نمیکردم........همه چیز خوب بود رشدت عالی بود...وامـــــــــــــــــــــــا بهترین لحظه اش برامن صدای قلبت بود اخ الهی مامان فدات بشه میتونم قسم بخورم که تو اون لحظه فقط دلم می خواست گریه کنم از شوق شنیدن صدای قلب نازت وای که چه لحظه ی قشنگی بود :(کـــــــــاش بابایی هم بود.......واما جنسیت قناری ما

قناری ما ...عزیزترینمون....ثمره ی عشقمون.......پســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر بود........هورا خداروشکر که هم سالمی وهم یه شازده پسر

اخ الهی قربونت برم مامانی ان شالله که تااخر سالم وسلامت باشی وسالم بیای بغلم عشقم ....من وبابایی بی صبرانه انتظار میکشیم برا اغوش گرفتنت...برا نوازشت ...براشنیدن صدا خنده هات قناری خوش رنگ زندگی ما

ما یه اسم خوشگل از قبل برات کنار گذاشتیم(محمدجواد)دلیلشم:چون اسم بابایی محمدرضا هستش اسم تورو مث اسم پسر امام رضا جواد انتخاب کردیم ومحمد به خاطر همخونی بااسم خودمون گذاشتیم


امشب چهارشنبه اخر ساله ومابایکی از دوستای بابایی رفتیم ابوذر واسه خوشگذرونی بماند که همه گفتن نری که واست خطرناکه اما ما رفتیم والانم که ساعت12هستش برگشتیم خونه حسابی خوش گذشت توهم اون وسطا با تکونات دل مامانو گرم میکردی عشقم


خدایا بابت این هدیه ی بهشتی ازت ممنونم از لطف بی کرانی که نصیب من وشوهرم کردی شکر وسپاس.........همین جوری که به ما لطف کردی به همه ی کسانی که درانتظار نی نی هستن لطف کن واونا روهم خوشحال کن بهشون فرصت بده تا اوناهم بتونن این خوشیا رو بچشن.....خدایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاشکرت


تاریخ : 27 اسفند 1393 - 08:04 | توسط : محبوبه | بازدید : 760 | موضوع : وبلاگ | 4 نظر

اولین حرکت قناری

سلام عشق مامان .الهی قربونت برم تو این روزای قشنگ دارم حس میکنم تو دلم ورجه وورجه میکنی عشقم میخوام این جا را با رنگ سبز که نشونه طراوت وزندگیه بنویسم چون دوسه روزه که یه زندگی دیگه رو در اعماق وجودم حس میکنم زندگی یک فرشته اسمونی یک امید به زندگی یک نور تو زندگی . امروزصبح/24بهمن/توسه ماه و4روزگی عمر جنینیت/وقتی داشتم با بابایی صحبت میکردم سه چهار ضربه واضح از ناحیه تو رو فهمیدم/درست تو سمت چپ پایین شکمم/من بابایی خیلی خوشحالیم که نی نیمون این قد زود مارو از وجود خودش باخبر کرده............

نمیخام زیاد طولانی بشه هرچن هرچی بگم بازم کمه...من وبابایی منتظرتیم خداکنه هرچی زودترمرداد بیاد وتو متولد بشی وای که بی صبرانه انتظار میکشم تا این حاملگی که هرلحظه اش پر از استرس ونگرانی بابت سلامتی توئه تموم بشه وسالم بیای خونمون رو روشن کنی


تاریخ : 25 بهمن 1393 - 06:01 | توسط : محبوبه | بازدید : 805 | موضوع : وبلاگ | 6 نظر

نتیجه ازمایشات

سلام همه ی زندگی ما

امشب19بهمن رفتم دکتر که جواب ازمایشات وسونو ان تی رو به دکتر نشون بدم وای مامان جون از ساعت شش نشستم تاالان که اومدم خونه شلوغ بود حسسسسابی

عزیز دلم سالمه سالمه خداروهزارمرتبه شکر

ماه سوم که مامانتو اذیت کردی تاببینم ماه چهارم چه گلی به سرم میزنی قناری من طفلی بابایی خیلی افتاده تو زحمت دستش طلا که حسابی کمکم میکنه دست عمه ومامان جون فاطمه هم درد نکنه حسابی هوامو دارن

تواین روزای زمستونی که هر چن زیاد سرد نیست همش دلم هوس چیزای خنک مث بستنی وابمیوه ابلیمویی میکنهچن شب پیشم رفتیم با بابایی بستنی خوردیم حسابی چسبید............از هوسای دیگه هم میتونم به کشک وپنیر وسبزی محلی ولواشک الوهای مامان جون فاطمه اشاره کنم

خوب عزیز دلم خدارو صدهزار مرتبه شکر که سالمه سالمی الهی قربونت برم بابت تو از خداوند مهربونم سپاسگذارم


تاریخ : 20 بهمن 1393 - 04:41 | توسط : محبوبه | بازدید : 736 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

ازمایش غربالگری

 قناری مامان الان تو یازده هفته هستم وحالت تهوع دارم....

امروز7بهمن رفتیم ازمایش غربالگری وای عسلی من دیدیمت ماشالله تا اینجا که مشکلی نبود ولی هفته اینده ینی 15بهمن جواب از خون میاد ومیرم پیش یه متخصص تا کاملا خیالم از بابت تو راحت بشه

ضربان قلب کوچولوت153بار در دقیقه بود ای جونم نفسم میخوام یکمی بیشتر استراحت داشته باشم

دست بابای مهربونتم درد نکنه واقعا همه جوره کمکم میکنه

مامانم اینو بدون منو وبابایی عاشق همیم و جونمون واسه هم در میره وجفتمونم عاشق توایم ان شالله که سالم بیای بغلمون تا لذت بغل کردن تو هر دومون بچشیم


تاریخ : 08 بهمن 1393 - 07:25 | توسط : محبوبه | بازدید : 706 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

عسلی من

الان یکمی شکمم بزرگتر شده ودو کیلو وزن اضاف کردم

تواین روزا بااومدن برف حسابی غافلگیر شدیم وی شب بابابایی رفتیم عکس گرفتیم وخوش گذروندیم اما جات خالی نبود چون باماهمراه بودی جیگر من وبابا


تاریخ : 02 بهمن 1393 - 05:17 | توسط : محبوبه | بازدید : 696 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

دخمل عمو محمود و زن عمو محمود

نمیدونم الان چه جنسیتی داری مامانم

اما داره تو این روزای برفی وسرد واست یه دختر عمو میاد

شاید فردا شاید پس فردا اما نزدیکه منم از خدا میخوام سالم بیاد بغل عمو وزن عمو

امروز93/11/1


تاریخ : 02 بهمن 1393 - 04:59 | توسط : محبوبه | بازدید : 669 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

ده هفته

سلام قناری من

هفته پیش که نهمین هفته بود مامانی حسابی اذیت شد حال مامان خیلی بد بود البته دست بابایی درد نکنه حسابی کمکم میکرد

اما این هفته خدارو شکر یه کمی بهترم ............

قناری ما داره کم کم بزرگ میشه هفته اینده ینی هفته 11میرم ازمایش غربالگری وسونو

وای قناری مامان چهارشنبه پنجشنبه میام که ببینمت ان شالله وصدای قلب نازتو بشنوم

عسلکم خداکنه حالت خوب باشه


تاریخ : 02 بهمن 1393 - 04:53 | توسط : محبوبه | بازدید : 1278 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

عزیز دل مامان داره خودشو نشون میده

عزیزم دو سه روزه که اصلا خوب نیستم همش حالم بده وحالت تهوع دارم قناری مامان داره کم کم بزرگ میشه ومن هر روز با یه درد جدید اشنا میکنه

قناری من بی صبرانه منتظرم اسفند از راه برسه که من برم سونو واز وجود تو ی نازنین مطمئن مطمئن بشم عسسسسسسسسسسسلم


تاریخ : 05 دی 1393 - 19:09 | توسط : محبوبه | بازدید : 768 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید